سلام آقا امام رضا خیلی وقته دلم برات تنگ شده حدودا یک سالی میشه حرمت رو ندیدم .
میدونی؟ بغض گلوم گرفته دلم میخواد گریه کنم . کاش من هم یک بچه آهو بودم.
همون بچه آهویی که از دست شکارچی فرار کرد و اومد تو بقل شما و شما اون بچه آهو رو نوازش کردی و او با چشماش از شما تشکر کرد و سر نازنینش را به دست مهربان شما کشید و رفت پهلوی مادرش. شما الگوی مردمان گذشته و حالا هستید و برای آینده هم می مانید.
وقتی به طرف مشهد حرکت کردیم و به زیارت حرمت آمدیم بسیار خوشحال شدم.امیدوارم دوباره آن روزها برسد...
آرزو، 11 ساله
نوشته شده توسط ساحل افتاده | چهارشنبه 86 آبان 16 | ساعت 11:55 عصر |نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ